آپوکالیپس
مِی 17, 2011 بدست ایرانیان آمریکا
پدر ای خالق ِ کیهان؛ مقدس باد نامِتو بیاید شاهی ِ پاکت؛ چنین گوید کلام ِ تو
پدر گفتی پس از عیسی؛ به قومت بس جفا آید شمارد روز و شب، قومت؛ که تا روز ِخدا آید
بشارت میدهد قومت؛ صلیب و نام ِ عیسی را شناسد تا همه دنیا؛ ره و خون ِ مسیحا را
شود حجت تمام آن گه؛ که دنیا بشنود نامش بشارت بر همه دنیا؛ که هان دنیا و فرجامش
جهان پُر گردد از قحطی؛ بیاید جنگ و ویرانی زمین لرزد، شود دنیا؛ پُر از ادیان ِ شیطانی
فرستد در جهان، شیطان؛ رسولان ِ دروغین اش نهد دجّال را بر سر؛ به رندی تاج ِ چرکین اش
زند پس با هنرمندی؛ به سرها مُهر ِشیطان را کند پس قصدِ ویرانی؛ کلیسای سلیمان را
چو در قدس ِخدا خواهد؛ بسازد هیکل ِشیطان نگه کن تا که باز آید؛ به دنیا زادۀ انسان
چو آید هیچ کس آن گه؛ ندارد انتظارش را تمسخر میکند شیطان؛ هنوزم تاج خارش را
چو آید آسمان را بین؛ که عیسی را عیان بینی که تا شیر ِ یهودا را؛ بسی غرش کنان بینی
پدر گفت و به روح ِ او؛ مقدر شد در این دنیا شود خم زانوی هرکس؛ به نام ِ نامی ِعیسی
پدر گفت و به روح ِ او؛ مقدر شد در این دنیا شود خم زانوی هرکس؛ به نام ِ نامی ِعیسی
دیوید. ف
37.090240
-95.712891
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
نوشته شده در شعر | نوشتن دیدگاه
بیان دیدگاه